امشب دلم لرزید از جمله ای گفتی...
دو بار..
نگو دلبرم..بی تو توان نفس کشیدنم نیست..نگو....
نگو که اگر عمری بود..حتی یادآوریش اشکم را روانه میکند..
دست خودم نیست..دوستت دارم..عاشقم کردی..
عاشق نگاهت..صدایت..جمالت..
.
.
امشب فهمیدم چقدر عاشقتانم یا حضرت آقا..ای مقتدای قلبم..
دعا کنید اُمیدِ واقعیِ دلتان باشم...
حالم برایتان بد است امشب...
برای اشکهای شبانه ایکه میریزید ..
برای تفکر ها و نگرانی های روزانه...
برای ...
و چقدر برای لبخندتان دلتنگم..
نگران نباشید آقا جان..
شما را به جان چادر خاکی مادر..
غصه ی ما را نخورید..
.
من بدون شما میمیرم...
+امروز در دیدار اقشار مختلف مردم جمله ای گفت که کمتر در سخنرانی هایشان شنیده ایم...
نگران شدم...
+امید دل نازنینشان ماییم ..جوان ها..
(این را تنها با مرور کوچکی در صحبت هایش متوجه میشوی که چقدر دلش روشن است به دانایی و آگاه بودنِ من وتو...)
×بیدار باش×
خرید بک لینک
پس به همين دليل ازتون ممنون ميشيم که سوالات غيرمرتبط با اين مطلب را در انجمن هاي سايت مطرح کنيد . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .
بمیرم من نبینم غم رهبرم رو..
توسط : فرزند آدم در تاریخ»۰۳ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۲۰